سفارش تبلیغ
صبا ویژن

اینجانب، ابوحیدر

قسم به قلم، که اگر نبود، از دوریت دِق میکردم!

اعوذ بالله من نفسی

من به عنوان یه "سیب" امروز شکایت خودم رو تسلیم دیوان عالی عدالت حق تعالی، مولایم امیرالمومنین علیه السلام کردم

این شکایت خیلی جیگر می خواست

خیلی با خودم کلنجار رفتم تا شکایت نکنم 

اما

این دل بی مروت آروم نمی گرفت

امروز کلافه م ، حالم یه چی تو مایه های شب اول قبر شده

ملک آمد و پرسید:

مَنْ رَبُّکَ؟ . . . من سکوت

مَنْ نَبِیُّکَ؟ . . . من سکوت

مَنْ إِمَامُکَ؟ . . . من سکوت

من امروز هنگم !!! مخم تعطیله!!

من امروز شکست عشقی خوردم

آقاااااا جون من شاکیم من شکایت دارم

کریم ها یه رسمی دارن که وقتی می خوان چیزی بخرن قاطی و درهم می خرند

اصلا سوا نمی کنن

چون معتقدن توی عالم ماده ممکنه که اون شی یا چیزی که انتخاب نکردن دلشکسته بشه

و همه هم می دونن که دل شکسته بد مصیبتیه

اما همین دل شیکسته توی اون عالم بالا خیلی خریدار داره

راستش ما یه آقای کریمی می شناسیم که توی این چند ده سالی که ما به عالم خاک اومدیم خیلی هوامون داره

خیلی خیلی صبوری کرده

خیلی به ما حال داد

و هر وقت خواسته سیبی رو بخره ما لکی ها رو هم قاطی سیبای قرمز و خوشگل خریده

اما این آقای کریم توی خریدی که اخیرا داشته رسم همیشه ش رو عمل نکرد و درهم نخرید!!

اینبار سوا کرد!!

هر چی خوب و تر و تمیز بود خرید و ما له و په ها و داغونا و گندیده ها رو نخرید

آقا جون ، سیب ها هم دل دارن حتی اگه گندیده باشن!!

کار دستم داد آخر قلب نا پاکم ، حسین!

اربعین، پای پیاده ، رفت از دستم که رفت . . . 

یا علی مدد

من یه سیبم