سفارش تبلیغ
صبا ویژن

اینجانب، ابوحیدر

قسم به قلم، که اگر نبود، از دوریت دِق میکردم!

یا محول الاحوال

کاش امشب زودتر صبح بشه

نفس یاری نمی کنه!

امان از دلتنگی امشب

امشب یاد دستانم افتادم، همین دستانی که وقتی میوه دلم رو می بردم حمام، و تو رو می شست

یاد دستان اون مردی هم افتادم که برای آخرین بار تو رو شست

شنیدم از غصه روی پاهاش بند نشد و نِشَست

امشب یاد لالایی هایی که برایت می خواندم افتادم

یاد لالایی آخری که برایت در خانه قبر خوندم افتادم

افهم افهم یا حیدر ابن ...

و چقدر این دنیا تنگ تر و تنگ تر شده

یا علی مدد